ماه کوچولوی قلب ما

اين روزها....

دخترنازنينم،عروسك من،ماه خوشكلم نميدونم اين روزارو چجوري ثبت كنم چه لذتي داره حضورت كنارمون فرشته ي نازم،الان 23ماهوتموم كردي و وروجكي شدي ازشيطنتات هرچي بگم كمه،نازگلم عاشق رقصيدني. واينكه تخم مرغ خيلي دوست داري وجز اولين كلمات بود كه ميگفتي عروسكم مرسي از اينكه انقد خوش سفري ودبي كه اولين مسافرت هواييت بود ٩٥/٩/١١ عالي بودوبهت خوش گذشت باوجود خستگي زياد.چقدخوبه كه كنارمي همسفرخوشكلم ،تصميم داشتم بعداز اين مسافرت از شيربگيرمت اما خيلي ميترسيدم چون فقط با شيرخوردن ميخوابي وخيليم به خودم وابسته اي مماني ،بلاخره از اول دي تصميمونو عملي كرديم خيلي مسمم بودم كه تصميمم عوض نشه چون خونده بودم تو روحيه اثربدي ميزاره پس باكمك بابايي اين كارو كرديم ش...
12 بهمن 1395

Happy first tooth mahak

اي كه عشقت رونق فرداي من،درتومعناميشود دنياي من.اولين مرواريدلبخندت مبارك باشه نفس مامان چه انتظاري كشيدم براي ديدن اين مرواريدخوشكل قوربونت برم امسال روزمادر قشنگترين هديه روبهم دادي چهارشنبه ٩٥/١/١١ تو اين روز كه پسرعموي بابا هم مهمون مابود دركمال ناباوري هم مرواريد خوشكلت سردرآورد هم ٥قدم راه رفتي واي كه چه لحظه هاي شيرينيه وخداروهزاران بارشكرميكنم درواقع ماهك خيلي وقت بود واميستاد وبه كمك مبل وديوارراه ميرفت اماتنبل خانم حوصله نداشت تنهايي راه بره كه ازاون روزبه بعدمستقل شدي ،خداروشكربراي دندونت اصلاً اذيت نشدي وشبشم راحت خوابيدي وسه روزبعد دومين دندونت سردرآوردعزيزدلم هرروزبيشترراه ميرفتي ومنم تصميم گرفتم بادخترنازم بريم گردش آخ كه چه ك...
26 خرداد 1395

تولديك سالگي

قوربونت برم پرنسسه من دخترقشنگم عروسكم ،الان ديگه خانوم شدي بزرگ شدي ويك سال رو خيلي زودباكلي سختي وشيريني پشت سرگذاشتي ممنونم ازخداكه پارسال اين موقع توروبهم داد،عزيزدلم من به يكي ازبزرگترين آرزوهاي زندگيم كه گرفتن تولديكسالگي ماهكم بود رسيدم يكسال تمام هرلحظه بهش فكرميكردم وبراش برنامه ريزي ميكردم وخداروشكرميكنم كه جشن باشكوهي بودوهمه چيزعالي بودوسفيدبرفيه من اون شب ميدرخشيدمن بهت ميگم سفيدبرفي چون توصيف اول داستانش توصيفه ماهكه منه چشمهايي مثل سياهي شب ،لبهايي مثل غنچه گل قرمززيبا وصورتي مثل قرص ماه .ماهكم بعدازانتخاب لباست كلي دنبال تل توري گشتم كه به لباست بيادوخداروشكرعالي بود،عروسكم به يادروزهايي كه تودل مامان بودي وتوت فرنگي صدات مي...
30 بهمن 1394

اولين هاي ماهكم

گل خوشكلم روزبه روز شكوفاترميشي ومن خداروشكر ميكنم كه شاهدشكفتنتم، عزيزدلم اين روزا داره به سرعت ميگذره وبزرگترميشي وخانم ترخيلي زيادتواين مدت تغييركردي مثلاً اولا ماشين دوست داشتي اما٥ماهگي به محض سوارشدن گريه ميكردي وهيچ جوري آروم نميشدي وخيلي سخت بودومجبور بوديم جايي نريم توماه رمضون كه همه جاشلوغ بودنميتونستيم بيايم بيرون ازخونه چون فرشته ي من خسته ميشدوحوصله نداشت منم نشستم كلي فكركردم كه چيكاركنم اذيت نشي ،بله پيداش كردم يه شب به بابايي گفتم بريم بيرون   اين بارماهكم اذيت نميشه گذاشتمت توكرير ١٠دقيقه بازي كردي وبعدش خوابيدي من كلي ذوق كرده بودم يك ماه بيشتربودازخونه نيومده بودم بيرون آرامش اون شبوفراموش نميكنم دخترم بزرگ شده وديگه...
12 بهمن 1394

ماهك تو شكم ماماني

عزيزدلم بعداز٣سال ازازدواجمون، منوبابايي تصميم گرفتيم يك فرشته بيادتوزندگيمون وبشه بهونه ي شيرين  زندگي عاشقانمون،من كلي برنامه ريزي كردم ومطالعه كه چه ماهي براي ورود فرشته ي من مناسبه وتصميم گرفتم بهمن باشه كه به عقيده ي خيلي ازروانشناسا كودك نيمه دومي موفق ترن وخيلي دليلاي ديگه بودكه دوست داشتم ورودت به دنياتوي اين ماه باشه. من موهامو رنگ كردم چون توي نه ماه نميتونستم واين تنوع لازم بود پيش دندون پزشك رفتم وهمه ي آزمايشاي قبل بارداري رو انجام دادم واسيدفوليك مصرف ميكردم ،اون موقع مادرجون آماده ميشدبره فنلاندپيش داييت.تو ارديبهشت ٩٣توروازخداخواستيم وخداي مهربون ماروبي جواب نذاشت شكرگزارشم كه اينقدربزرگ ومهربونه بعدازدوهفته كه حتي تصورش...
17 آبان 1394

سخني براي فرداها

دخترنازنينم خيلي دوست داشتم كمي باهات حرف بزنم براي فرداهاعزيزدلم الان كه توهستي معني زندگيم وديدم به زندگي تغييركرده ودوست دارم هميشه باشم وميترسم ازروزي كه پيشت نمونم .خيلي فكركردم وگشتم فك كنم اين مطلب كامل باشه وخيلي چيزارو توش داشته باشه  كه بخوام به دخترم بگم گل من عزيزترينم وپاكترين موجودنيا ،هميشه دوست دارم .   دخترم باتوسخن مي گويم زندگي در نگهم گلزاريست وتوباقامت چون نيلوفر،شاخه ي پرگل اين گلزاري من به چشمان تو يك خرمن گل ميبينم  گل عفت،گل صدرنگ اميد گل فرداي بزرگ گل فرداي سپيد چشم تو آينه ي روشن فرداي من است گل چوپژمرده شودجاي ندارد درباغ كس نگيرد زگل مرده سراغ  دخترم باتو ...
23 خرداد 1394

٤ماهگي ماهك

سلام عروسك ممان الان ٤ماه و١هفته اي  .خداروشكربرخلاف واكسن ٢ماهگي كه تب داشتي ومرتب پاشويت ميكرديم تاصبح ،واكسن ٤ماهگيت راحت بود وازهمه بهتراين بودكه مسول بهداشت تعجب كردازاينكه فقط شيرخودموبهت ميدم چون خداروشكررشدت عالي بود ماهكم  هفته اول شيرممان خيلي كم بود شايدم طبيعي بود نميدونم امااطرافيان خيلي ناراحتم ميكردن وانرژي منفي ميدادن خيلي اذيت شدم اما به عشق تووبراي سلامتيت تلاشموكردم وبابايي هم خيلي كمك كردوالان خداروشكرميكنم تونستم بدون شيرخشك وتنهاباشيرخودم به اين وزن كه ازحدنرمالم بيشتره برسي وازهمه مهمترفوايدشه والان خيلي خوشحالم وخداروشكرميكنم. د خترنازم اين روزاخيلي سريع داره ميگزره وداره بزرگ ميشي خداروشكرشبا٢يا٣ميخوابي تاس...
23 خرداد 1394

نامگذاري دخترم

دخترنازم وقتي كه تازه اومده بودي تودلم توت فرنگي صدات ميكردم نميدونم شايدچون به نظرم زيباترين وخوشبوترين ميوه هست ومن عاشقشم ،اماخيلي زود وقبل همه سنوگرافيهاحس كردم به آرزوم رسيدم ومادريه دختر شدم.عزيز دلم ميخوام بدوني كل ٩ماهي كه تودلم بودي بزرگترين دغدغه من انتخاب يه اسم زيبابراي توت فرنگيم بود وقتي كه ٢ماه بود تودلم بودي بعدازكلي گشتن بابايي ماهك روپيشنهاد داد خيلي زيادبه دلم نشست وازاون به بعدناخوداگاه ماهك صدات ميكردم اماباوجود اين من تاروززايمان به دنبال زيباترين نام براي زيباترين دختردنيا ميگشتم هزاران بار همه اسمهارو بامعني ميخوندم تاببينم كدوم برازنده دخترمنه حتي اسم توي رمانهاوجديدترين هاوبه زبانهاي مختلف اما هيچ كدوم به اندازه ما...
24 ارديبهشت 1394