تولديك سالگي

قوربونت برم پرنسسه من دخترقشنگم عروسكم ،الان ديگه خانوم شدي بزرگ شدي ويك سال رو خيلي زودباكلي سختي وشيريني پشت سرگذاشتي ممنونم ازخداكه پارسال اين موقع توروبهم داد،عزيزدلم من به يكي ازبزرگترين آرزوهاي زندگيم كه گرفتن تولديكسالگي ماهكم بود رسيدم يكسال تمام هرلحظه بهش فكرميكردم وبراش برنامه ريزي ميكردم وخداروشكرميكنم كه جشن باشكوهي بودوهمه چيزعالي بودوسفيدبرفيه من اون شب ميدرخشيدمن بهت ميگم سفيدبرفي چون توصيف اول داستانش توصيفه ماهكه منه چشمهايي مثل سياهي شب ،لبهايي مثل غنچه گل قرمززيبا وصورتي مثل قرص ماه .ماهكم بعدازانتخاب لباست كلي دنبال تل توري گشتم كه به لباست بيادوخداروشكرعالي بود،عروسكم به يادروزهايي كه تودل مامان بودي وتوت فرنگي صدات ميكردم اين تمو برات انتخاب كرديم كه ريسه ١٢ماهش فوق العاده بودو ديدن اين همه تغييربراي همه جالب بودمهمونامون سي وپنج نفربودن كه تصميم گرفتم خودم غذاهارو درست  كنم بابايي اجازه نميدادميگفت خسته ميشي راستش يه كم ميترسيدم تاحالا اين مقدارغذارودرست نكرده بودم ولي عالي بودازچيزي كه فكرميكردمم بهتربود.ژله رنگين كمان باتزيين پاستيل-سالاد كلم و خررشت سبزي رو روزقبلش درست كردم تولدت جمعه بودوبابايي هم كلي كمك كرد،آش ماست،برنج-مرغ زعفراني باسيب زميني ولوبياسبزوگوجه وپيازجعفري هم اون روزآماده كردم. كيكتم عدديك بود باشربت زعفران كه تخم ريحان داشت وميوه خشك و شيريني حلوايي وميوه مهموناي عزيزمون پزيرايي شدن. واومدن فيلمبردارهم فكرخيلي خوبي بودو به يادماندني ترش كرد عزيزدلم كادوهات ومهموناوچيزهاي ديگه توفيلم تولدت هست.اون شب قشنگترين شب براي من بودوهيچ خستگي احساس نميكردم وخيلي شادبودم اماعروسكم بعدازعكس گرفتن وكلي ذوق براي كادوهاش خسته شدي وخيلي زودخوابت برد.خداروشكربه همه خيلي خوش گذشت وازهمه مهمترخوشحالم جشن تولدماهكم فوق العاده برگذارشدوهميشه درخاطرها ميمونه.نفسم فراموش نكن خيلي دوست دارم.